همه ی هستی مان: ایران بزرگ
باورمان: شاه نامه فردوسی بزرگ
شاه نامه شناسی
سخنران: استاد حسین وحیدی
شاه نامه خوانی: فرنگیس توسی
روز ۲۹ تیرماه ۹۰
ده تا دوازده نیمروز
شهرک غرب خیابان ایران زمین شمالی
تالارمرکزی فرهنگ سرای پورسینا
amordadnews.com | ||
خبرنگار امرداد - شهداد حیدری : | ||
«در سدهی چهارم، دهقانزادهای به نام فردوسی، کوشید تا ایرانیان را با پیشینه و تاریخ نیاکانیشان آشنا کند. او سرگذشت پادشاهان و پهلوانان ایران را از گذشتههای دور تا روزگار یزدگرد سوم سرود تا نشان داده باشد که چه فداکاریها و از خود گذشتگیهایی شده است تا این سرزمین پایدار بماند. فردوسی میدید که با سپری شدن روزگار باستانی ایران هر گوشهای در دست فرمانروایی افتاده است؛ پس اندیشهی "ایران یکپارچه" را پیش کشید. این اندیشه در ادبیات ما بهجای ماند تا آن که در سدهی دهم به بار نشست و نخستین پادشاهی یکپارچهی ایرانی، پس از یورش تازیان، پدید آمد.»آنچه بازگو شد بخشی از سخنان ابوالفضل خطیبی، شاهنامهشناس و هموند فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در نشست خانهی فرهنگ گلها به بهانهی «روز قلم» (14 تیر ماه) و پاسداشت فردوسی بود. او با اشاره به ارج و بهای دانشاندوزی در نزد ایرانیان باستان، گفت: «میخواهم روایتی از یک متن تازی را بازگو کنم که نویسندهی آن کوشیده است ایرانیان را کوچک(:تحقیر) کند. این متن نوشتهی کسی به نام "سریر بن جریر" است. او مینویسد: «ایرانیان گروهی کاتب و دیوانسالار هستند، نه نیزهداران و مردان جنگ». سریر دربارهی ایرانیان چنین داوری میکند چون آنچه در نزد او و دیگر تازیان ارزش داشت، نیزه و شمشیر بود، نه فرهنگ و قلم. اما در همان زمانی که تازیان در پی شمشیر و نیزه بودند، ایرانیان باستان به دانش و دانشاندوزی، ارج و بها میدادند. شاهنامه که به تمامی دربارهی ایران باستان است، بر ارزش دانشاندوزی در ایران باستان گواهی میدهد.» در پایان نیز رامین هخامنشی، دبیر کانون ایران بزرگ، از کسانی که در برپایی چنین نشستی یاریگر برگزارکنندگان بودهاند، سپاسگزاری کرد و دربارهی دیگر نشستهای کانون ایران بزرگ، آگاهیهایی در اختیار باشندگان گذاشت |
همه ی هستی مان:ایران بزرگ
نظم قلم
(روز قلم و نقش فردوسی بزرگ در ادبیات پارسی)
چهاردهم تیر ۹۰
زمان:شش تا هشت ایواره
استادابوالفضل خطیبی و استادامیرصادقی
نشانی: تقاطع بزرگراه کردستان وشهیدگمنام. بوستان گلها. خانه فرهنگ گلها
۸۸۰۰۳۹۳۶دورواژ