دومین نشست شاهنامه شناسی - سخنرا ن دکتر وحیدی

 

دومین نشست‌ شاهنامه‌شناسی روز پنج‌شنبه در فرهنگسرای رسانه  برگزار می گردد. دکتر حسین وحیدی؛ پژوهشگر و شاهنامه‌شناس درباره شاهنامه سخن خواهد گفت. 

 پنج شنبه  ۲۸ آبان ۱۳۸۸  از ساعت ۱۴ تا ۱۶    

    نشانی: میدان ولیعصر، ابتدای بلوار کشاورز، فرهنگسرای رسانه 

 

 

 

پیوندهای خبری: 

کتاب نیوز 

پنج پنجشنبه با"شاهنامه و اسطوره‌‌شناسی" .. ادامه 

خبرگزاری کتاب ایران 

نشست‌های شاهنامه‌شناسی در فرهنگسرای رسانه.. ادامه  

امرداد 

با باشندگی حسین وحیدی برگزار می‌شود:.... ادامه 

  

 


 

 

 

 گزارش نخستین نشست ازخبرگزاری کتاب ایران  

 

پژوهشگر و شاهنامه‌شناس مطرح کرد

  اسطوره در شاهنامه، افسانه نیست؛ تاریخ است

حسین وحیدی در نشست «شاهنامه و اسطوره» گفت: برخی شاهنامه را به دو بخش اسطوره‌ای و تاریخی تقسیم‌بندی می‌کنند و بخش اسطوره‌ای را افسانه و خیال گمان می‌برند. این سخنی بسیار نادرست است. در شاهنامه، اسطوره خیالی و افسانه وجود ندارد و یکسره تاریخ و بر پایه دانش است.\
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، دکتر حسین وحیدی استاد دانشگاه و شاهنامه‌پژوه در نشست «اسطوره و شاهنامه» گفت: برای اثبات این سخن که اسطوره در شاهنامه، افسانه نیست و تاریخ محسوب می‌شود، نمونه‌های فراوانی می‌توان برشمرد. در اینجا من به داستانی اشاره می‌کنم که در شاهنامه آمده و پایه‌ای تاریخی دارد. در زمان هوشنگ برای نخستین‌بار آتش پدید آمد و نگهداری شد. در آن زمان ایرانیان در جایی زندگی می‌کردند که 10 ماه زمستان و 2 ماه تابستان بود.  

وی که عصر روز پنج‌شنبه (21 آبان‌ماه) در فرهنگسرای رسانه به کوشش کانون ایران بزرگ سخن می‌گفت، افزود: با نگهداری آتش ایرانیان توانستند بر دو دشمن سرما و تاریکی چیره شوند. زمانی طول نکشید که آن‌ها بر گرد این آتش خانه‌هایی ساختند و بدین سان پا به دوره شهرنشینی و تمدن گذاشتند. خود واژه «هوشنگ» نیز به معنای دارنده خانه خوب است. پس ایرانیان با کشف آتش بود که سرزمین‌های سرد را رها کردند و به شهرنشینی دست زدند. 

مولف کتاب «نبرد تاریکی و روشنایی» خاطرنشان کرد: همه این رویداد تاریخی را شاهنامه گزارش کرده است. در شاهنامه می‌خوانیم که روزی هوشنگ از جایی می‌گذرد و با دیدن مار سیاهی به سوی او سنگی پرتاب می‌کند. با برخورد سنگ پرتاب شده با سنگ‌های زمین، آتشی پدیدار می‌شود و هوشنگ راز به دست آوردن آتش را درمی‌یابد. 

وی افزود: می‌بینیم که این سخن شاهنامه بازگو کننده گوشه‌ای از تاریخ ماست. پس چگونه می‌توان آن را افسانه و اسطوره خیالی گمان برد؟ این داستان هرگز نمی‌تواند افسانه باشد بلکه یک بحث بزرگ جامعه‌شناسی است که نشان می‌دهد چگونه
شاهنامه ما را متوجه تاریخ راستین ایران می‌کند. برای نمونه شما در هیچ کجای شاهنامه به واژه «آریایی» برنمی‌خورید. دلیل آن هم روشن است، چون این واژه ساختگی است
ایرانیان در روزگاران بسیار دور، کوه‌نشینی را رها کردند و به شهرنشینی پرداختند. 

مولف کتاب «پژوهشی در فرهنگ زرتشتی» یادآور شد: من هرگز اسطوره را نفی نمی‌کنم. تخیل و اسطوره یکی از ویژگی‌های مهم انسان است و باید افسانه و اسطوره در زندگی انسان‌ها باشد. آنچه من می‌گویم این است که کسانی باور دارند و می‌نویسند که بخشی از شاهنامه افسانه است و برداشت نادرستی از اسطوره و افسانه دارند و تاریخ ما را به نادرست افسانه می‌پندارند. به تاکید می‌گویم که اسطوره در شاهنامه، افسانه نیست، بلکه تاریخ است. 

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: از دید اقتصادی هم داستان‌ها و سرگذشت‌هایی که در شاهنامه آمده، درخور بررسی است. ایرانیان پس از شناخت آتش، آهن را از سنگ جدا می‌کنند و با کشف این عنصر دست به ساختن وسایل بسیاری می‌زنند و تحول اقتصادی بزرگی در زندگی آن‌ها روی می‌دهد. دستیابی به آهن دگرگونی و فراگشتی در زندگی آدمیان بوجود می‌آورد که بی‌مانند است. 

وی افزود: ما داستان این تحول و دگرگونی را از شاهنامه در می‌یابیم، پس اگر چنین داستان‌هایی را افسانه و اسطوره بپنداریم، به راه نادرستی رفته‌ایم. بی‌گمان سراسر شاهنامه دریایی از گفته‌های دانشی است و از آن می‌توان به برداشت‌های جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، تاریخی و بسیاری دیگر از دانش‌ها دست یافت. 

این شاهنامه‌پژوه خاطرنشان کرد: شما اگر داستان «رستم و اسفندیار» را بخوانید، به برداشت روان‌شناسانه مهمی می‌رسید. داستان از آن‌جا آغاز می‌شود که اسفندیار به مادرش کتایون، می‌گوید که تاج و تخت پدرش گشتاسب را می‌خواهد. کتایون به او پاسخ می‌دهد که تو گنج و مال و خواسته و سپاه داری و شایسته نیست که فزون‌خواه باشی. این «فزون‌خواهی»، جستار بسیار بزرگی در روان‌شناسی است که به آن فزون‌خواهی چنگالی می‌گویند. چنگال یعنی سرطان. همانگونه که سرطان چنگ در تن انسان می‌زند، انسان‌ها هم دچار و گرفتار سرطانی به نام
اروپاییان واژه آریا را ساختند تا ایران را کنار بزنند و چنین وانمود کنند که ایرانی‌ها گروهی از آریایی‌ها بوده‌اند و سپس در این باره داستان‌ها بسازند. به هر حال ما پیش از این دستبرد اروپایی‌ها، واژه آریا را نداشته‌ایم و چنین چیزی در شاهنامه دیده نمی‌شود
فزون‌خواهی می‌شوند. 

وی به نمونه دیگری نیز در شاهنامه اشاره کرد و گفت: اسفندیار سپاه و توانایی مادی دارد اما پادشاه‌خواه نیز هست. این فزون‌خواهی او را به جنگ رستم می‌فرستد و سرانجام به مرگ او می‌انجامد. پس فزون‌خواهی یک بیماری روانی است که نشانه‌های آن را در همین داستان «رستم و اسفندیار» شاهنامه می‌توانیم بیابیم. هر چه را در روان انسان جای بدهند، همان خواهد شد و در روان اسفندیار فزون‌خواهی را جای داده بودند. 

مولف کتاب «جهان‌بینی زرتشتی و عرفان مغان» خاطرنشان کرد: از داستان «رستم و اسفندیار» شاهنامه آموزش‌های فراوانی می‌توان گرفت. همانند نقش دروغ در پدید آمدن رویدادهای ناگوار؛ گشتاسب برای رهایی از خواسته اسفندیار به دروغ دست می‌یازد و می‌گوید که تاج و تخت را به تو خواهم داد. اما چنین نمی‌کند و در برابر، اسفندیار را به جنگ رستم می‌فرستد در حالی که می‌داند او در این نبرد کشته خواهد شد. 

وی به نقش بعدی آموزش شاهنامه از داستان «رستم و اسفندیار» اشاره کرد و گفت: عشق به قدرت آموزش دیگری از این داستان حماسی است. در داستان «رستم و اسفندیار» گشتاسب وابسته و شیفته قدرت است و آماده است که در راه آن، فرزندش را قربانی کند. قدرت‌خواهی هنوز هم از ویژگی‌های جهان امروز به شمار می‌رود و برای آن هزاران کار ناروا و ناپسند انجام می‌دهند. 

دکتر وحیدی در ادامه سخنانش گفت: بکارگیری دانش در راه تباهی نیز آموزش سوم از داستان رستم و اسفندیار است. آن کسی که به گشتاسب گفته بود که اسفندیار را به جنگ رستم بفرستد، وزیر دانشمند او جاماسب بود. اما دانش این مرد در خدمت مرگ و تباهی قرارگرفته بود. هنگامی هم که پیکر بی‌جان اسفندیار را می‌آورند، همه جاماسب را گناهکار و مقصر می‌دانند. هر کدام از این‌ها یک آموزش است و به راستی شاهنامه دریایی از این آموزش‌هاست. 

وی افزود: شاهنامه ما را متوجه تاریخ راستین ایران می‌کند. برای نمونه شما در هیچ کجای شاهنامه به واژه «آریایی» برنمی‌خورید. دلیل آن هم روشن است، چون این واژه ساختگی است. بدبختانه دست‌های ناپیدایی تا توانسته‌اند در نادرست گویی درباره فرهنگ و تاریخ ایران کوشیده‌اند. یکی از این نادرست گویی‌ها
خوردن مغز انسان‌ها توسط مارهایی که بر کتف ضحاک روییده بودند، بازگوکننده نکته باریک‌بینانه‌ای است. خوردن مغز انسان‌ها برای آن بود تا گفته شود که تبهکاران تاریخ همواره به سراغ مغز انسان‌های پوینده می‌رفته‌اند و آن را نابود می‌کرده‌اند
همین واژه «آریایی» است که 200 سال پیش اروپایی‌ها برای ما ساختند. این واژه در زبان اوستایی «ائیریه» خوانده می‌شده و به معنای نجیب و بزرگوار است. «ائیریه» در زبان فارسی «ایر» می‌شود نه «آریا». واژه «ایرلند» هم از همین «ایر» ساخته می‌شود که امروزه نام کشوری در اروپاست. اروپاییان واژه آریا را ساختند تا ایران را کنار بزنند و چنین وانمود کنند که ایرانی‌ها گروهی از آریایی‌ها بوده‌اند و سپس در این باره داستان‌ها بسازند. به هر حال ما پیش از این دستبرد اروپایی‌ها، واژه آریا را نداشته‌ایم و چنین چیزی در شاهنامه دیده نمی‌شود. 

این شاهنامه‌پژوه به نسل جوان امروز نیز اشاره کرد و گفت: متاسفانه امروزه، به ویژه در نزد نسل جوان، جدایی از شاهنامه دیده می‌شود. یک دلیلش انقلاب انفورماتیک است. جوانان ماهواره را می‌بینند و تلویزیون را نگاه می‌کنند و به کارهایی می‌پردازند که پیوندی با فرهنگ ایران و شاهنامه ندارد و اثر گرفته از فرهنگ بیگانگان و اروپاییان است. پس چیزهایی در ذهن آن‌ها می‌نشیند که زیان‌بار است. هیچ هم به میراث کهن و گرانسنگ ایران توجه نمی‌کنند و نمی‌دانند که برای نمونه ژرف‌ترین سخن‌ها در زمینه جامعه‌شناسی را در شاهنامه می‌توانند بیابند. یا از داستان‌های آن می‌توانند آثار هنری بیافرینند. همان داستان مشهور «رستم و سهراب» را در نظر بگیرید و ببینید که از آن چه فیلم‌های زیبایی می‌توان ساخت. این داستان می‌تواند بزرگترین دستمایه فیلم‌سازان باشد. 

وی در پایان سخنانش گفت: یکی از بزرگترین ارزشمندی‌های شاهنامه در این است که در هزار سال پیش سروده شده است اما با زندگی امروز در سده بیست و یک سازگار است. هر سروده فردوسی و هم یک جستار بزرگ است که باید درباره آن کتاب‌ها نوشت. شما داستان ضحاک را بنگرید. خواهید دید که پر از نکته‌های ظریف است که بسیار اندیشیدنی است. خوردن مغز انسان‌ها توسط مارهایی که بر کتف ضحاک روییده بودند، بازگوکننده نکته باریک‌بینانه‌ای است. خوردن مغز انسان‌ها برای آن بود تا گفته شود که تبهکاران تاریخ همواره به سراغ مغز انسان‌های پوینده می‌رفته‌اند و آن را نابود می‌کرده‌اند.


پوشش خبری نشست های کانون ایران بزرگ از خبرگزاری ها

 خبرگزاری کتاب ایران : 

حسین وحیدی از پژوهشگران و شاهنامه‌شناسان کشور، در 5 نشست پیاپی، درباره شاهنامه و اسطوره سخن خواهد گفت. نخستین نشست شاهنامه‌شناسی عصر روز (21 آبان‌ماه) برپا می‌شود. .... ادامه

 

خبرگزاری مهر: 

 پنج نشست در پنج پنجشنبه پیاپی در فرهنگسرای رسانه درباره "شاهنامه و اسطوره" برگزار می‌شود.ادامه 

 

امرداد:  

حسین وحیدی از پژوهشگران به‌نام و از شاهنامه‌شناسان کشور، در 5نشست پیاپی، پیرامون شاهنامه و استوره سخن خواهد گفت.ادامه

نشست شاهنامه شناسی- دکتر حسین وحیدی

 

 نشست شاهنامه شناسی   

  

نشست‌های شاهنامه‌شناسی روزهای پنج‌شنبه در فرهنگسرای رسانه  برگزار می گردد. دکتر حسین وحیدی؛ پژوهشگر و شاهنامه‌شناس درباره شاهنامه سخن خواهد گفت. 

 نخستین نشست:پنج شنبه  ۲۱ آبان ۱۳۸۸  از ساعت ۱۴ تا ۱۶    

    نشانی: میدان ولیعصر، ابتدای بلوار کشاورز، فرهنگسرای رسانه